آشنايى با اين سوره
در آستانه بوستان پرگل و زيباى ديگرى ايستادهايم، سوره نود و هفتم از سورههاى قرآن؛ براى آشنايى با آن، بهشناسنامهاش مىنگريم:
نام اين سوره
نام جاودانه اين سوره، «قدر» به معنى اندازه، ارزش، و سنجش آمده است؛ چرا كه در آيات روحپرور آن از شب گرامى قدر، شب اندازهگيرى و ارزش آفرينى و شب مقدرات انسان، سخن به ميان آمده، و نام اين سوره نيز به همين تناسب انتخاب شده است.
2 - فرودگاه اين سوره
به باور مفسران اين سوره در سال چهارم از بعثت پيامبر، و پس از سوره «عبس» در مكّه و كنار خانه خدا بر قلب پاك پيامبر فرود آمده است. امّا پارهاى نيز آن را از سورههاى مدنى شمردهاند.
3 - شمار آيهها و واژههاى آن
در مورد آيههاى آن دو نظر است:
به باور قاريان مكّه و شام، اين سوره داراى شش آيه است، امّا از نظر ديگران پنج آيه دارد، و نيز از 32 واژه و 112 حرف پديد آمده است.
4 - پاداش تلاوت آن
از پيامبر آوردهاند كه فرمودهاند:
من قراها اعطى من الاجر كمن صام رمضان، و احيا ليلة القدر.(219)
كسى كه اين سوره را بخواند و براى خودسازى و عمل شايسته در آن بينديشد، پاداش او بسان كسى خواهد بود كه ماه رمضان را روزه گرفته و شب «قدر» را شب زندهدارى كرده است.
از امام صادق آوردهاند كه فرمود:
من قرأ «انّا انزلناه...» فى فريضة من الفرائض نادى منادٍ يا عبدالله! قد غفر لك مامضى فاستأنف العمل.(220)
هر كس سوره «قدر» را در يكى از نمازهاى واجب خويش بخواند، از جانب حق ندا مىرسد كه: هان اى بنده خدا، گناه گذشته تو مورد آمرزش قرار گرفت، اينك كار خود را از سر بگير و مراقب باش.
و از امام باقر آوردهاند كه فرمود:
من قرأ «انا انزلناه...» بجهر كان كشاهر سيفه فى سبيل اللّه...(221)
هر كس سوره «قدر» را با صداى بلند بخواند، بسان كسى است كه در راه خدا شمشير كشيده و جهاد مىكند، و كسى كه آن را آهسته بخواند مانند كسى است كه در راه خدا به خون خفته است.
دورنمايى از محتواى آن
در اين سوره از اين نكات و مفاهيم سخن به ميان آمده است:
شب پرمعنويت «قدر» و ارزش آن،
فرود قرآن شريف در اين شب،
شب پيوند مطلق ميان آسمان و زمين،
شب فرود فرشتگان،
شب عبادت و نيايش،
شب سلامت و سعادت و نيكبختى.
1 - ما اين [قرآن] را در شب قدر فروفرستاديم.
2 - و تو چه مىدانى شب قدر چيست؟!
3 - شب قدر از هزار ماه بهتر است.
4 - در آن شب، فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، براى [تدبير ]هر كارى فرود مىآيند.
5 - آن [شب] تا بر آمدن سپيده صبح، تنها سلامت [و بركت] است.
نگرشى بر واژهها
قدر: اين واژه به معنى ارزش، بها، اندازه، سنجش و برابرى چيزى با پديدهاى ديگر بدون هيچ فزونى و كاستى آمده است.
شهر: ماه.
تفسير
شب پرمعنويت «قدر»
خداى فرزانه آخرين آيات سوره پيش را با دستور سجده و نشان دادن بهترين راه تقرب به خدا، به پايان برد، اينك اين سوره را با توجهدادن به شب «قدر» و ارزش و بركات آن آغاز مىكند و روشنگرى مىنمايد كه در اين شب پرمعنويت از هر شب و رز ديگرى بهتر مىتوان به خدا تقرب جست.
نخست مىفرمايد:
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ
بى گمان ما قرآن را در شب قدر فرو فرستاديم.
ضمير در واژه «انزلناه» به قرآن شريف اشاره دارد و با اين كه نامى از كتاب پرشكوه خدا نيامده، موضوع روشن است.
در تفسير آيه ديدگاه متفاوت است:
«ابن عباس» مىگويد: خدا قرآن را يك بار در شب قدر از «لوح محفوظ» به آسمان دنيا فرود آورد، آنگاه آن را به تدريج در مدت 23 سال بر پيامبر فروفرستاد.
امّا «شعبى» مىگويد: منظور اين است كه: ما فرود تدريجى آيات قرآن را از شب قدر آغاز كرديم.
و به باور «مقاتل» قرآن يكبار از لوح محفوظ به فرشتگان نويسنده وحى در آسمان دنيا فرود مىآيد، آنگاه در شب قدر هر سال، آن آياتى كه بايد تا پايان سال فرود آيد، به وسيله فرشته وحى بر قلب پيامبر خوانده مىشود.
چرا شب قدر؟
در مورد شب قدر و فلسفه اين نامگذارى ديدگاهها متفاوت است:
به باور پارهاى از جمله «مجاهد» بدان دليل شب قدر را با اين عنوان نام نهادهاند، كه در آن خداى فرزانه همه امور سال و همه رويدادهاى آن را تقدير و تنظيم مىكند. آن شب، شب بسيار پربركتى است كه قرآن مىفرمايد: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ مُبارَكةٍ... ما آن كتاب پر معنويت را در شبى فرخنده نازل كرديم.(222)
و بركت آن، به خاطر اين واقعيت است كه خدا در آن شب، خير و بركت و آمرزش خود را بر بندگان فرو مىفرستد.
از «ابن عباس» آوردهاند كه: همه رويدادها در شب پانزدهم شعبان تقدير و تنظيم شده، و در شب قدر بر صاحبان آنها سپرده مىشود.
زهرى مىگويد: منظور از شب قدر، عبارت است از شب بزرگ و با عظمت، چرا كه وقتى گفته مىشود: او در چشم مردم قدر و منزلت دارد، منظور اين است كه: او داراى عظمت و مقام در نظر مردم است. در اين آيه نيز واژه «قدر» به معنى عظمت و بزرگى آمده است، كه مىفرمايد:
و ما قدروااللّه حق قدرة...(223)
بزرگى و عظمت خدا را آن گونه كه بايد نشناخته و بزرگ نداشتند...
«ابوبكر وراق» مىگويد: بدان دليل شب قدر را به اين نام خوانده است كه هر كس حق آن شب را پاس دارد و شب زندهدارى كند، صاحب مقام و منزلت مىگردد.
و به باور پارهاى ديگر، اين نامگذارى به خاطر پاداش بزرگ عبادتها و برنامههاى آن شب است.
به باور برخى دليل اين نامگذارى آن است كه در چنين شبى كتاب پرشكوهى چون قرآن، بر انسان والايى چون محمد(ص)، براى مردمى چون امت پيامبر و به وسيله فرشته گرانقدرى چون جبرئيل فرود آمده است.
اما به باور برخى ديگر، بدان دليل شب قدر را به اين نام خواندهاند كه شب تقدير است، و خدا فرود قرآن را در آن مقرر فرموده است.
و پارهاى نيز واژه «قدر» را به معنى تنگ گرفتهاند و مىگويند: دليل اين نامگذارى آن است كه در شب قدر، زمين بر فرشتگان تنگ مىشود. در اين آيه نيز واژه «قدر» به معنى «تنگ» به كار رفته است كه مىفرمايد:
... و من قدر عليه رزقة...(224) بر انسان ثروتمند و توانگر است كه از دارايى خود هزينه كند، و هر كس روزى او تنگ باشد، بايد از آنچه خدا به او داده است هزينه نمايد...
در كدامين ماه است؟
دراين مورد كه شب قدر كدامين شب است، ميان دانشمندان بحث و گفتگو است:
گروهى بر اين عقيدهاند كه منظور شب قدر زمان پيامبر خدا بود، آنگاه بر داشته شد.
امّا «ابوذر» آورده است كه: به پيامبر گفتم: اى پيامبر خدا، شب قدر در روزگار پيامبران پيشين بود و در آن مقدرات انسانها نازل مىشد، آيا پس از آنان برداشته شد؟ فرمود: نه، بلكه اين شب پربركت تا روز رستاخيز خواهد بود.
برخى برآنند كه شب قدر، در ميان همه شبهاى سال است، به همين دليل به باور پارهاى اگر كسى طلاق همسر خود را بر شب قدر معلق سازد تا پايان سال طلاق او مؤثر نيست.
«ابن مسعود» بر اساس همين ديدگاه آورده است كه: اگر كسى در همه شبهاى سال به عبادت و شب زندهدارى برخيزد، به پاداش شب قدر مىرسد. اين سخن به گوش «عبد اللّه بن عمر» رسيد و گفت: خداى او را بيامرزد كه مىدانست شب قدر در ماه رمضان است، امّا او خواست مردم به يك شب بسنده نكنند و شبهاى بيشترى به عبادت و نيايش برخيزند. به همين دليل هم دانشمندان بر آنند كه شب قدر در ماه رمضان است.
كدامين شب است؟
در اين مورد كه شب قدر كدامين شب ماه رمضان است؟ ديدگاهها متفاوت است:
از ديدگاه «ابن زيد» شب قدر، شب اول ماه رمضان است.
امّا از ديدگاه «حسن» شب هفدهم ماه خداست.
در روايت آمده است كه اين شب، شب «فرقان» است و روز آن، روز برخورد دو گروه حقطلب و حقستيز. ديدگاه درست اين است كه شب قدر در ده شب سوم ماه رمضان است. اين ديدگاه را «شافعى» نيز برگزيده است.
در روايت از پيامبر آوردهاند كه: شب قدر را در شبهاى دهه سوم ماه رمضان بجوييد. التمسوها فى العشر الاواخر.(225)
از اميرمؤمنان آوردهاند كه: پيامبر گرامى شبهاى دهه سوم ماه رمضان را به عبادت و نيايش به سحر مىآورد، و خاندانش را نيز به اين سبك شايسته راه نموده بود.
و از امام صادق آوردهاند كه پيامبر در دهه سوم رمضان كمر همت را سخت مىبست و از همسران خود خداحافظى مىكرد و شبها را تا سپيدهدم به عبادت مىگذارند. كان رسول الله اذا دخل العشر الاواخر ... و احيا الليل و تفرغ للعبادة...(226)
پس از روشن شدن اين موضوع كه شب قدر در ميان شبهاى دهه سوم ماه خداست، اينك در اين مورد، كه اين شب مبارك، كداميك از اين شبهاست؟ ميان دانشمندان بحث و گفتگو است:
به باور گروهى از جمله «شافعى»، شب قدر، شب بيست و يكم ماه رمضان است.
«خدرى» از پيامبر آورده است كه: شب قدر را در دهه آخر ماه رمضان و در شبهاى طاق بجوييد...
از ديدگاه «عبداللّه عمر» شب قدر، شب بيست و سوم ماه خداست.
در روايت است كه مردى به حضور پيامبر رسيد و گفت: من در خواب ديدم كه شب قدر در ميان هفت شب آخر ماه رمضان است. آن حضرت فرمود: خواب شما با شب بيست و سوم هماهنگى دارد، از اين رو هر كس از شما مىخواهد شبى از شبهاى رمضان را شب زندهدارى كند، شب بيست و سوم را برگزيند.
«معمر» آورده است كه: «ايوب» شب بيست و سوم غسل مىكرد و با پوشيدن لباس پاك و پاكيزه، و خوشبو ساختن خويش به عبادت و نيايش و نماز و سجده مىپرداخت.
«عمر» از ياران پيامبر پرسيد: شما مىدانيد كه پيامبر فرمود: شب قدر رادر دهه سوم ماه رمضان بجوييد، اينك شما آن را در كدامين شب طاق مىبينيد؟ آنان بيشتر از شب طاق سخن گفتند و بر اين بودند كه يكى از شبهاى طاقِ دهه آخر ماه خدا، شب قدر است.
«ابن عباس» مىگويد: «عمر» به من گفت: تو چرا چيزى نمىگويى؟
من گفتم: در قرآن شريف شماره هفت بسيار به كار رفته است. براى نمونه: در قرآن از آسمانها به صورت هفتگانه سخن رفته است. همين گونه از زمين، طواف برگرد خانه خدا، رمى جمرات، و نيز مراحل هفتگانه در آفرينش انسان، و بر شمردن رزق و روزى انسان در نعمتهاى هفتگانه و...
«عمر» گفت: آن چه در اين مورد بيان شد شناختم، اينك بگو منظور از مراحل هفتگانه در آفرينش انسان و قرارداده شدن رزق انسان در نعمتهاى هفتگانه چيست؟
گفتم: خدا در قرآن در مورد آفرينش انسان و مراحل هفتگانه آن مىفرمايد:
و لقد خلقنا الانسان من سلالة من طين ثم جعلناه نطفة فى قرار مكين...(227) و به يقين انسان را از عصارهاى از گل آفريديم، سپس او را به صورت نطفهاى در جايگاهى استوار قرار داديم. آنگاه نطفه را به صورت علقه در آورديم، پس آن علقه را به صورت مضغه گردانيديم و آنگاه مضغه را استخوانهايى ساختيم، و بعد استخوانها را با گوشتى پوشانيديم. آنگاه جنين را در آفرينشى ديگر پديد آورديم. آفرين بر خدا كه بهترين آفرينندگان است.
و در مورد نعمتهاى هفتگانه در رزق و روزى انسان مىفرمايد:
انّا صببنا الماء صبّاً ثم شققنا الارض شقاً فانبتنا...(228)
ما آب را به صورت بارشى فرو ريختيم؛ آنگاه زمين را آن گونه كه بايد شكافتيم؛ پس در آن، دانه رويانيديم. و انگور و سبزى، و زيتون و درخت خرما و باغهاى انبوه، و ميوه و چراگاه پديدآورديم...
بنابر اين به باور من شب قدر، شب بيست و سوم و يا بيست هفتم است.
«عمر» رو به حاضران كرد و گفت: چگونه شما در برابر پرسش من ناتوان مانديد و اين جوان اين گونه زيبا پاسخ داد.
آنگاه افزود من نيز با ديدگاه اين جوان موافق هستم. سپس دست بر شانه من زد و گفت: تو از نظر سن و سال جوان هستى، امّا از نظر دانش و بينش، دانشمندى به نام مى باشى.
امام باقر در پاسخ كسى كه از شب قدر مىپرسيد، فرمود: يكى از دو شب بيست و يكم و بيست و سوم است.
راوى پرسيد، نمىخواهيد تعيين فرماييد؟
فرمود: نمىخواهيد هر دو شب را عبادت كنيد؟ از امام صادق نيز همين گونه روايت شده است.
در روايت ديگرى فرمود: شب قدر را ميان شب نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم ماه رمضان بجوييد.
از «ابو بصير» آوردهاند كه به امام صادق گفتم! فدايت گردم، آن شبى كه اميد مىرود شب قدر باشد، كدام شب است؟
فرمود: يكى از دو شب بيست و يكم و بيست و سوّم.
گفتم: اگر نتوانستم هر دو شب را شب زندهدارى كنم، چه كنم؟
فرمود: آنچه توانستى از اين دو شب را به نيايش و عبادت بپرداز.
گفتم: گاه ما، هلال ماه را در منطقهاى مىبينم، اما خبر مىرسد كه در شهر و منطقه ديگر اين گونه نيست و گاه يك روز تفاوت مىكند.
فرمود: تا آن جايى كه ممكن است در همه چهار شب خداى را عبادت نما و خواسته هايت را از بارگاه او بخواه...
گفتم: فدايت گردم، شب بيست و سوم به وسيله «جهنى» از پيامبر نيز روايت شده است.
فرمود: آرى، اين گونه آمده است.
گفتم: «سليمان بن خالد» آورده است كه: در شب نوزدهم ماه رمضان كسانى كه بايد در سال آينده براى شركت در مراسم حج در مكّه موفق شوند، مقدر مىگردد.
فرمود: نه تنها آنان، كه همه نيازها، خواستهها، رزقها، گرفتارىها تا شب قدر آينده نوشته مىشود. همه اينها را در شب بيست و يكم و بيست سوم طلب نما، و در هر يك از اين شبها صد ركعت نماز بخوان و اگر توانستى تا سپيده دم دوبار غسل نما.
گفتم اگر نتوانستم چه كنم؟
فرمود به هر صورتى كه توانستى و هر عبادتى موفق شدى انجام بده... چراكه در ماه رمضان درهاى آسمان گشوده مىشود و شيطانها به بند كشيده مىشوند و عملكرد مردم با ايمان پذيرفته مىشود و در زمان پيامبر ماه رمضان «روزى شده» خوانده مىشد.(229)
«زراره» آورده است كه: از امام باقر در مورد شبهايى از رمضان كه در آنها غسل مستحب است جويا شدم. فرمود شب نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم.
آنگاه فرمود: شب بيست و سوم به وسيله «جهنى» از پيامبر روايت شده است، چراكه او به پيامبر گفت: خانه من از مدينه دور است، از اين رو مرا به شبى كه بايد شب زندهدارى نمايم، هدايت كن تا به مدينه بيايم. پيامبر شب بيست و سوم را به او نشان داد.
برخى از جمله «عايشه» آوردهاند كه شب قدر، شب بيست و هفتم ماه رمضان است.
و برخى از جمله «ابن عباس» در روايت آوردهاند كه پيامبر فرمود: شب بيست و هفتم را دريابيد. و در برخى از روايات نيز آوردهاند كه: فرمود: شب قدر را در شبهاى بيست و يكم، بيست و سوم، بيست هفتم و بيست نهم دريابيد.
فلسفه نهان بودن شب قدر
به باور بسيارى از مفسران، بدان دليل شب قدر در ميان شبهاى سال، يا ماه و يا در شبهاى ماه رمضان نهان داشته شده است كه مردم كمالطلب و خداجو در تلاش براى عبادت و شب زندهدارى، و در پرتو آن، تزكيه جان و پاكسازى دل اززنگارهاى گناه، و كوشش براى آراستگى به ارزشها و والايىها به رهآورد ارزندهتر و موفقيت بيشترى برسند، و بكوشند تا به اميد درك آن شب گرانقدر، شبهاى بسيارى را با راز و نياز سپرى كنند.
اين ظرافت در برنامههاى ديگر نيز هست، براى نمونه: خداى فرزانه در ميان نمازها، «نماز ميانه» را نهان داشت تا از همه نمازها بيشتر مراقبت گردد. در ميان نامهاى خدا، اسم اعظم او را نهان داشت، و ساعت اجابت دعا را در ساعتها، و خشم خود را در ميان همه گناهان، و نيز هنگامه فرارسيدن مرگ را از انسانها، تا بندگانش به موفقيت بيشترى در تقرب به خدا نايل آيند و از گناهان دورى جويند.
برترى «شب قدر» در روايت
در مورد فضيلت شب قدر روايت بسيارى رسيده است كه به پارهاى مىنگريم:
1 - از پيامبر گرامى آوردهاند كه فرمود: هنگامى كه شب قدر فرامىرسد فرشتگان «سدرة المنتهى» كه جبرئيل هم از آنان است فرود مىآيند و فرشته وحى در حالى كه پرچمهايى با اوست، يكى از آنها را بر تربت من، دومى را بر «بيت المقدس»، سومى را بر بام كعبه و ديگرى را بر «طور سينا» نصب مى كند. آنگاه بر همه ايمانآوردگان درود مىفرستد، و آمرزش مى طلبد و از اين مهر و رحمت عناصر شرابخور و بدمست و حرامخوران و آلودگان و ظالمان محروم خواهند بود. آنگاه افزود:
من قام ليلة القدر ايماناً و احتساباً غفرله ما تقدم من ذينة(230)
كسى كه در شب قدر با ايمان و يقين به محاسبه رستاخيز، براى عبادت و نيايش برخيزد، گناهان او مورد بخشايش قرار مىگيرد.
و نيز آوردهاند كه فرمود:
انّ الشيطان لايخرج هذه الليلة حتى يضيئ فجرها و لا يستطيع فيها على احد...(231)
شيطان در شب قدر تا سپيده آن، از لانه خود خارج نمىگردد، و نيز نمىتواند كسى را بيمار يا ديوانه كند، و يا به يكى از تباهىها و پليدىها بكشد، و افسون هيچ افسونگرى در شب قدر اثر نمىگذارد.
و نيز آوردهاند كه فرمود: شب قدر شبى است آرام و آرام بخش و معتدل، نه كرمايش آزار مىرساند و نه سرمايش. خورشيد در بامداد آن سر بر مىآورد، در حالى كه نور خيرهكنندهاى ندارد.
وصف و ويژگى شب قدر
در دومين آيه مورد بحث روى سخن را به پيامبر مىكند و در بيان عظمت و وصفناپذيرى شب قدر مىپرسد؟
وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ
و تو اى محمد(ص): چه مىدانى كه شب قدر چيست و از شب قدر و بزرگى و شكوه و حرمت آن، چه چيزى آگاهت نمود؟
و اين بيان در جهت ترغيب و تشويق به شناخت آن شب پربركت و عبادت و نيايش در آن است.
آنگاه در تفسير و بيان حرمت و عظمت آن شب مىفرمايد:
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ
شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است.
«قتاده» و مقاتل» مىگويند: منظور آيه اين است كه: شب زندهدارى و عبادت خالصانه و هدفدار شب قدر و انجام كارهاى شايسته و عادلانه و بشردوستانه در آن، از قيام هزار شب ديگر بهتر و بالاتر است؛ چرا كه پديد آورنده ماه و سال و شب و روز خواسته است كه برخى از روزها و شبها را بركت و معنويتى ويژه ارزانى دارد كه از ديگر شبها و روزهاى ماهها و سالها برتر باشند و شب قدر به خاطر خير و بركت بسيارش از همه شبها برتر است.
«ابن عباس» آورده است كه: در حضور پيامبر گفته شد، مردى از بنى اسرائيللباس رزم بر تن و سلاح خود را به دوش كشيد و خدا به او عمرى طولانى داد، و او هزار ماه در راه حق وعدالت و پيكار با ستم لباس رزم را از تن در نياورد و جهاد كرد! پيامبر از اين داستان، شگفت زده گرديد و آروز كرد كه كاش در امت من هم چنين انسانهاى پرتلاش و موفقى بودند! آنگاه رو به بارگاه خدا كرد كه:
يا ربّ! جعلت امتى اقصر الناس اعماراً، و اقلها اعمالاً، فاعطاهالله ليلة القدر و قال: ليلة القدر خير من الف شهر.(232)
پرودگارا، عمر امّت مرا كوتاهتر و كارهاى شايسته آنان را كمتر قرار دادى. آنگاه بود كه خداى مهربان شب قدر را به آن حضرت بخشيد و فرمود: شب قدر از هزار ماه جهاد آن مرد اسرائيلى بهتر است. و اين شب گرامى را تا روز رستاخيز، در ماه رمضان هر سال، براى تو و امّت تو قرار دادم تا با همه وجود آن را دريابيد و ارج گزاريد.
آنگاه در اشاره به وصف بيشترى از آن شب بزرگ و رويدادهاى آن مىفرمايد:
تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ
در آن شب پرمعنويت فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى كه مقرر گرديده است فرود مىآيند.
در تفسير آيه ديدگاهها متفاوت است:
1 - از ديدگاه پارهاى منظور اين است كه: فرشتگان به همراه جبرئيل در شب قدر به زمين فرود مىآيند تا زمزمه عبادت و نيايش و تلاوت قرآن و راز و نياز بندگان خالص و كمالطلب خدا را بشنوند و توبه و اصلاحپذيرى و كارهاى شايسته آنان را بنگرند.
2 - امّا به باور پارهاى ديگر، تا بر بندگان با معنويت خدا به امر او سلام نثار كنند.
3 - از ديدگاه برخى، فرشتگان به همراه جبرئيل هر آنچه را تدبير و مقدّر و مقرر شدهاست به آسمان دنيا مىآورند تا ساكنان آسمان دنيا بدانند و از رويدادهاى سال آينده به لطف حق آگاهى يابند.
4 - امّا از ديدگاه «كعب» و «مقاتل» منظور از «روح» گروهى از فرشتگان گرانقدرند كه آنان را ديگر فرشتگان، جز شب قدر نمىبينند، و آنان در اين شب مبارك از هنگامه غروب آفتاب تا طلوع سپيده فجر براى انجام فرمان خدا فرود مىآيند.
5 - و به باور پارهاى «روح» به معنى وحى مىباشد و منطور اين است كه: در آن شب، فرشتگان با وحى خدا و پيام او كه در بردارنده مقدّرات و سرنوشتها و بركتهاست فرود مىآيند.
گفتنى است كه در آيه ديگرى «روح» به معنى وحى به كار رفته است كه:
و كذلك اوحينا اليك روحاً من امرنا(233)
همان گونه كه بر پيامبران پيشين وحى فرستاديم، برتو نيز اى محمّد(ص)! به فرمان خود وحى نموديم.
و بدين سان آخرين ديدگاه در تفسير آيه تأييد مىگردد.
در مورد «من كل امر» در آيه مورد بحث، دو نظر است:
1 - به باور پارهاى منظور هر خير و بركت براى مردم و مقدّرات و سرنوشتهاست كه فرشتگان و روح به همراه مىآورند. با اين بيان «من امر اللّه» در حقيقت «بامراللّه» است؛ نظير اين آيه كه مىفرمايد: يحفظونه من امراللّه كه در حقيقت «بامراللّه» است.
2 - اما به باور پارهاى ديگر منظور اين است كه: فرشتگان هر فرمان و سرنوشت و تقديرى، تا شب قدر آينده را با خود مىآورند.
و در آخرين آيه مورد بحث كه پايان بخش اين سوره است مىفرمايد:
سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ
آن شب، شبى است سرشار از سلامت و رحمت، و تا سپيده دم مژدهرسان و ارزانى دارنده صلح و سلام و خير و بركت براى خوبان و كمالجويان است.
به باور «قتاده» منظور اين است كه: آن شب تا پايانش از شرور و بلاها و وسوسهها و آفتهاى شيطان به دور است.
امّا از ديدگاه «مجاهد» منظور اين است كه: در آن شب پربركت، نه رويداد بدى خواهد بود، و نه از شيطان وسوسه و شرارتى ساخته است.
به باور «عطاء» منظور اين است كه: در آن شب پربركت، سلام بر دوستان خدا و بندگان فرمانبردار حق، كه فرشتگان هرگاه آنان را ببينند از سوى خدا به آنان سلام مىكنند.
به باور پارهاى سخن در «باذن ربهم» تمام است و آيه بعد از «من كلّ امر» آغاز مىگردد و منظور اين است كه: براى هر كارى در آن شب تا سپيدهدم سلامتى و خير و بركت است و تقديرها و سرنوشتها در آن فرود مىآيند.
پرتوى از سوره مباركه
سه نكته در عظمت شب قدر
1 - در آيات پنجگانه اين سوره، فروفرستنده قرآن نخست به فرود اين كتاب پرشكوه در شب ارجدار «قدر» توجّه مىدهد؛ درست همان شبى كه مقدّرات و سرنوشتها نيز فرود مىآيند. اين فرودِ همزمان مقدّرات و سرنوشتها با قرآن و برنامه آسمان به زمين، نشانگر آن است كه هر كس به قرآن و برنامههاى قرآن و خداى قرآن به راستى ايمانى خالص آورد و خود را به ارزشهاى آن آراسته سازد و مقررات خدا و حقوق مردم را پاس دارد، سرنوشتى سرشار از نيك بختى خواهد داشت و كسانى كه جز اين كنند سرنوشتى تيره و تار.
2 - آنگاه به وصف و ويژگىهاى شب قدر مىپردازد و روشنگرى مىكند كه شب قدر داراى اين ويژگىهاست.
الف - عظمت و معنويت آن بسيار است.
ب - شبى است بهتر از هزار ماه.
ج - شب فرود قرآن است.
د - شب فرود مقدرات جهان و انسان است.
ه - شب فرود فرشتگان بر زمين است.
و - شب سرشار از سلامت و سعادت براى مردم كمال جو و شايسته كردار است.
ز - شب توبه و جبران و فرصت اصلاح براى همگان است.
3 - و بدينسان به گرامىداشت شب قدر و بهره ورى و عبادت آن شب و توبه و اصلاح خود و زدودن زنگارهاى مستى و پلشتى توجه مىدهد تا انسان بتواند براى هميشه خود را از اسارت نفس، اسارت ظالمان و اسارت شيطانها نجات بخشد و به بارگاه خدا بار يابد.
بار خدايا! به لطف خود ما را از توبهكاران و اصلاح پذيران شب قدر قرار ده، و ما را براى رسيدن به پاداش پر شكوه آن موفّق بدار.
پاورقی : تفسير مجمع البيان
منبع : تبيان
تمام حقوق ترجمه و نشر این قالب مطعلق به "اِی تی سافت " می باشد و هرگونه کپی برداری و حذف لینک و بنر قاوناَ جرم و شرعاَ حرام است .
طراحی توسط یاس دانلود| ترجمه و بهینه سازی و انتشار : :اِی تی سافت