به امید ظهو مولا و سرورمان حضرت حجت ابن الحسن ( عجل الله فرجه الشریف )

آخرین ارسال های انجمن

عنوان پاسخ بازدید توسط
شهید محمود رضا بیضائی 0 204 bonakdar

حدیث معرفت به نورانیت , امیرالمومنین علی (ع)

حدیث معرفت امیرالمومنین به نورانیت 


معرفت به نورانیت امیرالمومنین صلوات الله علیه ابوذر غفاری ازسلمان فارسی سوال کرد معرفت امیرالمومنین «علیه السلام» به نورانیت چگونه است؟ گفت: ای جندب (لقب اباذر) بیا برویم تا ازخود آن حضرت سوال کنیم می گوید: نزد آن حضرت آمدیم و او را نیافتیم درآن جا منتظر ماندیم تا تشریف آوردند حضرت فرمود: چه باعث شده که اینجابیایید ؟ گفتند : آمدیم تا از معرفت شما به نورانیت سوال کنیم مولا فرمودند: خوشامدید ای دوستان من که در دین خود متعهد وپاینده هستید وکوتاهی نمی کنید ، وهر آینه دانستن این مطلب برهرمرد مومن وزن مومنه ای واجب است سپس فرمودند: ای سلمان و ای جندب ایمان کسی کامل نمی گردد تا به حقیقت و نورانیت من معرفت پیدا کند و وقتی چنین شناختی از من پیدا کرد ازکسانی می شود که خداوند قلب اورا برای ایمان امتحان کرده وسینه اش را برای اسلام گشاده کرده وعارف آگاه شده است وکسیکه دراین گونه معرفت وشناخت کوتاهی کند او درشک وتردید باقی می ماند ای سلمان و ای جندب شناختن من به نورانیت درحقیقت شناختن خداست وشناخت خدا درحقیقت معرفت من به نورانیت است واین دین خالص است که خدای سبحان فرموده است: ( وبندگان امر نشدند مگر به اینکه خدا را خالصانه ودرحالیکه دین خود را خالص کرده اند عبادت کنند، نماز را به پادارند وزکات را بپردازند واین دینی است که از افراط وتفریط به دور ودر حد اعتدال است سوره بینه /5) فرموده است : امر نشدید مگر به نبوت محمد صل الله علیه وآله واین دین سهل وآسان محمدیه است بعد درتفسیر (یقیموا الصلاة ) فرمود: هرکس ولایت مرا به پاداشت نماز را به پاداشته است ،وبه پاداشتن ولایت من سخت ودشوار است که آن را تحمل نمی کند وطاقت پذیرش آن را نداردمگر فرشته مقرب یا پیغمبر مرسل ویا بنده مومنی که خدا قلب اورا ازایمان امتحان کرده باشد پس فرشته زمانی که مقرب نباشد وپیغمبر مرسل نباشد ومومن هنگامی که امتحان شده نباشد نمی تواند آن رابپذیرد سلمان عرض کرد: ای امیرالمومنان ،مومن کیست وحدود ایمان چیست؟ آن رابیان فرمائید تا کاملا بشناسم فرمود: مومن امتحان شده کسی است که درامور ولایت ما چیزی به او نمی رسد مگر اینکه خدا سینه اش را برای قبول آن باز می کند وبدون هیچگونه شک وتردیدی آن را می پذیرد . ای ابوذر ، بدان من بنده خدا وخلیفه او بر بندگان هستم ، ما را خدا قرارندهید وآنچه می خواهید درفضیلت ما بگویید وبدانید به باطن مقامات ما ونهایت آن نخواهید رسید خداوند متعال به ما کمالاتی وعنایاتی برتر ازآنچه گوینده شما وصف کند یا به قلب یکی از شما خطور کند مرحمت فرموده است ، و وقتی مارا اینگونه شناختید شما مومن هستید . سلمان گوید : عرض کردم ای برادررسول خدا ! کسی نماز را به پاداشته که ولایت شما را بر پاداشته باشد؟ فرمود : بلی ای سلمان : شاهد آن وتصدیق این مطلب ، فرمایش خداوند است که درقرآن می فرماید(واستعینوا بالصبر والصلاة وانها لکبیرة الا علی خاشعین سوره بقره/45) مراد ازصبر دراین آیه شریفه رسول خدا ص است ومقصود ازنماز برپاداشتن ولایت من است ... زیرا ولایت است که تحمل آن سخت است وفقط خاشعین می توانند آن را بپذیرند وخاشعین شیعیان عارف وآگاه هستند ودر خارج می بینیم که گروههایی مختلف از مرجئه، قدریه، خوارج ، نواصب وغیر اینها همگی به محمد ص اقرار واعتراف دارند ودرآن اختلاف ندارند وفقط درباره ولایت من است که اختلاف کرده اند آن را اکثرا انکار نمودند وجز عده کمی نپذیرفتند که این آیه به آن ها اشاره فرموده است... وکسیکه اقراربه ولایت من نداشته باشد اقرار او به نبوت محمد ص سودی برایش ندارد زیرا این دو فرین یکدیگرند به خاطر اینکه نبی اکرم پیغمبر است که به سوی مردم فرستاده شده وامام وپیشوای آنهاست بعد از او علی امام وپیشوای مردم وجانشین محمد است ... اول ما محمد است ، وسط ما محمد است و آخر ما محمد است پس هرکس معرفتش به من کامل باشد او بردین قیم واستوار الهی است ... حضرت فرمود: من ومحمد ص یک نور از نور خدا بودیم آنگاه خداوند این نور را امر فرمود دونصف گردد به نیمی از آن فرمود محمد باش وبه نصف دیگر آن فرمود : علی باش لذا رسول خدا ص فرمود : علی ازمن است ومن از علی ادا نمی کند از طرف من مگر علی آن هنگامی که ابوبکر(.....) را برای برائت از مشرکین به طرف مکه فرستاد جبرئیل فرود آمد وعرض کرد ای رسول خدا پروردگارت فرموده است آن را خودت یا شخصی از خودت ابلاغ کند مرا به دنبال ابوبکر (....) فرستاد تا اورا برگردانم او به رسول خدا ص عرض کرد : آیا درباره من چیزی نازل شده فرمود : نه ولی این کار را انجام نمی دهد مگر من یا علی ای سلمان و ای جندب کسیکه شایستگی ندارد دستوری را از طرف رسول خدا ص ابلاغ کند چگونه صلاحیت وامامت پیشوایی مردم را خواهد داشت؟؟؟ ای سلمان و ای جندب .... محمد سخنگو گردید ومن ساکت ودرهر زمانی یکی باید ناطق ودیگری ساکت باشد ای سلمان: محمد ص بیم دهنده گردید ومن هدایت کننده واین فرمایش خداوند است که میفرماید : ( انما انت منذر ولکل قوم هاد سوره رعد/7) مراد ازمنذر دراین آیه رسول خدا ص ومقصود ازهادی من هستم ..... محمد ص جمع کننده گردیده ومن نشر دهنده محمد ص اختیار دار بهشت گردیده من اختیاردار دوزخ : به آن می گویم این رابگیر وآن را رها کن محمد ص لرزاندن زمین وزلزله گردید ومن اختیاردار صداهای شدید ورعد وعرّش شدم ومن صاحب لوح محفوظم وخداوند علومی که درآن است به من الهام نموده است ... محمد ص صاحب دلالت ها وراهنمایی ها شد ومن صاحب معجزات نشانه ها وعلامات شدم محمدص خاتم انبیا گردید ومن خاتم اوصیا شدم ودرآیه مبارکه (الصراط المستقیم سوره حمد/6) من مقصود از صراط المستقیم هستم ومن نبأ عظیم هستم .آن خبر مهمی که درآن اختلاف کردند درآیه ( النبأ العظیم- الذی هم فیه المختلفون سوره نبأ/2و3) منم وکسی جز درولایت من اختلاف نکرد محمدص صاحب دعوت گردید که مردم را به طرف خدا بخواند ومن صاحب شمشیر که سرکشان آن ها را نابود کنم محمد پیغمبر مرسل گردید ومن صاحب امر آن حضرت.... محمدص حجت وبرهان برای مردم اقامه کرد ومن حجت خدا گردیدم خداوند برای من قرارداد آنچه را که هیچکس از اولین وآخرین ندارد حتی پیغمبران مرسل و فرشتگان مقرب از آن بی بهره اند سپس فرمود : ای سلمان و ای جندب : عرض کردند : بلی ای امیرمومنان علیه السلام فرمود: منم که نوح را درکشتی به امر پروردگارم آرامش بخشیدم واورابه ساحل رساندم ،منم که یونس را ازشکم ماهی به اذن خداوند خارج کردم منم که موسی را ازدریای نیل به امر خداوندعبور دادم منم که ابراهیم رااز آتش نجات دادم منم که نهرها را جاری وچشمه ها را جوشان ودرخت ها را بر جا نهادم ومن عذاب یوم الظله ام (سوره شعرا/189) من ندا کننده ام از محل نزدیکی که جن وانس آن رابشنوند منم که هر روزصدای جبارین ومنافقین را با لغت خود آن ها می شنوم . منم خضری که موسی را تعلیم داد ومن معلم سلیمان بن داودم من ذوالقرنین ام ومن قدرت پروردگار می باشم .... ای سلمان و ای جندب : کسیکه ازما بمیرد درحقیقت نمرده وکسیکه ازما غائب گردد درحقیقت غائب نیست و کسیکه ازما کشته شود درحقیقت کشته نیست سپس فرمود ای سلمان وای جندب عرض کردند : بلی ای امیرالمومنین علیه السلام فرمود: من فرمان روای همه مردان مومن وزنان مومنه ازگذشتگان وآیندگان هستم وبه روح عظمت تأیید شدم وبا همه این اوصاف بنده ای ازبندگان خدا هستم ما را خدا ننامید وسپس آنچه می خواهید در فضیلت ما بگویید وهرچه تلاش کنید به حقیقت آنچه که خداوند برای ما قرار داده بلکه به یکدهم از یکدهم آن نخواهید رسید به خاطر اینکه ما نشانه های خداوراهنمایان وحجت وجانشینان وامینان وپیشوایان ازطرف او هستیم ما چهره زیبای خدا وچشم بینای او و زبان گویای او هستیم به سبب ما خداوند بندگانش را عذاب می کند وبه سبب ما پاداش می دهد ومارا ازمیان خلق خود برگزیده واختیار گردانیده وطاهر کرده واگر کسی چون وچرا کند واعتراض به گزینش پروردگار نماید به خداوند کافر گشته ومشرک است زیرا ( ازآنچه خدا انجام می دهد سوال نمیشود او مورد بازجویی قرار نمی گیرد بلکه بندگان هستند که بازخواست می شوندسوره انبیا/23) سپس حضرت فرمودند: من به اذن پروردگارم می میرانم وزنده می کنم .به اذن او به آنچه می خورید وآنچه درخانه هایتان اندوخته می کنید خبر می دهم وآنچه را دردلهایتان پنهان می کنید می دانم وامامان دیگر از فرزندان من اینها را می دانند وهرگاه دوست داشته باشید وبخواهید چنین کاری می کنند زیرا ما همگی یک حقیقت هستیم . اول ما محمد است وسط ما محمد است وهمه ما محمد هستیم پس بین ما فرق نگذارید ، ما هرگاه بخواهیم خدا می خواهد وهرزمان نپسندیم خدا نمی پسندد بدبختی وتمام بدبختی نصیب کسی می شود که فضایل ما وخصائص ما وآنچه را که خدا به ما عنایت کرده انکار کند، زیرا کسیکه چنین کند درحقیقت قدرت خداوند وخواست و مشیت پروردگار را درباره ما نپذیرفته وانکار کرده است ای سلمان و ای جندب خداوند به ما برتر و والاتر وبزرگتر از همه ی اینها عطا کرده است عرض کردیم : ای امیر مومنان علیه السلام آن چیست که بزرگتر از همه اینها است فرمود: پروردگار ما به ما اسم اعظم عطا کرده وبخشیده است که با آن آسمان ها وزمین وبهشت وجهنم را می شکافیم ودر می نوردیم به آسمان بالا می رویم وبه زمین فرود می آییم به مغرب میرویم وبه مشرق میرویم به عرش الهی قدم گذاشته ودرپیشگاه الهی برآن می نشینیم وهر چیزی حتی آسمان ها ، زمین، خورشید، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان، جنبندگان، دریا ها، بهشت وجهنم ازما اطاعت می کنند تمام اینها را خداوند به اسم اعظمی که به ما آموخت وبه ما اختصاص داد عطا کرده است وبا تمام این اوصاف ما می خوریم و می آشامیم ودرمیان بازار ها راه میرویم واین امور را به امر پروردگارمان انجام می دهیم وما بندگان با کرامت خداوندیم که اورا به گفتار سبقت نمی گیریم وبه امر وفرمان او عمل می کنیم ما را معصوم وپاک قرار داد وبر بسیاری ازبندگان مومنش برتری بخشید وما می گوییم : (حمد وسپاس مخصوص خداوندی است که ما را هدایت نموده واگر هدایت ولطف الهی نبود به آن راه نمی یافتیم سوره اعراف/43 ) و ( کافرین سزاوار عذاب شدند وعده ای عذاب درباره آنها حتمی است سوره زمر/ 71 ) وآن ها کسانی هستند که آنچه خداوند به ما بخشش واحسان نموده قبول ندارند وانکار می کنند ای سلمان و ای جندب این است پاسخ شما که از معرفت من به نورانیت پرسش نمودید آن را حفظ کنید ونگهدارید که باعث رشد وکمال است وهمانا هیچ یک از شیعیان ما به حد بصیرت نمی رسد تا مرا به نورانیت بشناسد و وقتی چنین معرفتی پیدا کرد به حد بصیرت وبلوغ وکمال رسیده ودرمیان دریای از علم فرورفته ودرجه ای ازفضل وبرتری را پیموده اند وبر سری از اسرار پروردگار وگنجینه های پوشیده او آگاهی یافته اند. 

مدرک این حدیث : 

مشارق الانوار ص160 

بحار الانوار ج26ص1-7 ح1 

منبع :http://delsokhteganehoosein.persianblog.ir



ارسال نظر برای این مطلب


کد امنیتی رفرش