به امید ظهو مولا و سرورمان حضرت حجت ابن الحسن ( عجل الله فرجه الشریف )

آخرین ارسال های انجمن

عنوان پاسخ بازدید توسط
شهید محمود رضا بیضائی 0 204 bonakdar

دلنوشته ای از شهید علیرضا بنکدار

ما عاشقیم , عاشق صبح  , در بلندی معراج زندگی به صخره ها خورده ایم ,
کف نبودیم که بمانیم و منجلاب شویم.
ما شیفته ایم , شیفته روشنی و به سرخی گل سرخ رهسپار نور میشویم که بوی یاس گیریم.
ما خوانده ایم سرود شهادت را که بسپاریم تن را به گلوله ها و بگریزیم
از زیستن به نابودی دنیا.
ما مانده ایم , که ببینیم این لحظه ها را , که ببینیم چگونه تیر خصم یاران را میگیرد ,
به هنگام غروب مارا می برد .
ما رو سیه از دنیاییم , دنیایی که نتوانستیم توشه آخرت را ,
به گلوله بار بستگی حمل کنیم .
تا به رود سپرده شویم و دریا را بیابیم , ما لحظه ایم و در انتظار فرصت که کربلا رویم و
بار دیگر حسین را به بارگاهش ببوییم  .
ما به زندگی بی علاقه ایم , خوب زیستن را نیافتیم ,
تصمیم را گرفته ایم که با شهادت راه بیابیم و یا زیارت کنیم .

 

مختصری از زندگینامه شهید بزرگوار علیرضا بنکدار

 

شهید علیرضا حاجی حسین بنکدار در تاریخ 26 بهمن ماه سال 1336 چشم به جهان گشود .  پدر بزرگوار ایشان " حاج حسین بنکدار " و مادر بزرگوار ایشان " آمنه " بوده اند .
ایشان در جریان مبارزات قبل از انقلاب اعلامیه و نوارهای امام(ره) را در خانه نگه می‌داشت و در تکثیر آنها  بسیار فعال بود و خانه پدری ایشان عموما محفل اینگونه فعالیتها بود که در آن زمان ساواک به ایشان شک کرده بود و  چندین بار به منزل آنها آمده و حتی پدر بزرگوار ایشان را مورد ضرب و شتم قرار داده و از ایشان به خاطر کارهای علیرضا تعهد گرفته بودند و بارها به مدرسه ایشان نیز رفته بودند .
بعد از انقلاب نیز فعالیت های چشم گیری در زمینه مبارزه با گروهک منافقین نیز داشتند سپس ایشان  که از روزهای نخستین جنگ در جبهه‌های جنگ تحمیلی حضور داشت در سال 61 به عنوان معاون گردان کمیل در لشگر 27 محمد رسول الله(ص) با فرمانده این گردان یعنی شهید محمود ثابت نیا در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کرد. این عملیات در 17 بهمن 1361 با رمز یا الله یا الله یا الله در جبهه میانی فکه و از پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چرمر و خاک آغاز شد. عملیات والفجر مقدماتی عملیاتی بود که قبل از آغاز برای عراق لو رفته بود اما رزمندگان اسلام در جبهه خودی این را نمی‌دانستند به همین دلیل خیلی زود گردان‌های حاضر در عملیات در محاصره قرار گرفتند. عملیات والفجر مقدماتی تلفات بسیاری داشت. به طوریکه دو گردان از گردان‌های شرکت کننده در عملیات تقریبا از بین رفتند.

گردان کمیل که یکی از این گردان‌ها بود در محاصره کامل قرار گرفت. و تمامی رزمندگان آن به جز یک نفر در همان کانال کمیل و میانه عملیات به شهادت رسیدند. علت مقاومت گردان کمیل بعدا اینگونه عنوان شد که برای به عقب کشیدن بقیه گردان‌ها و برای حفظ چندین گردان تا نفر آخر مقاومت کردند. وقتی در منطقه فکه گردان کمیل در محاصره قرار گرفت، شهید محمود ثابت نیا فرمانده و شهید علیرضا بنکدار معاون گردان کمیل، با معدود نیروهایی که سالم مانده بودند، در حالی که از شدت تشنگی لب‌های آن‌ها خشک شده بود، با اقتدا به مولایشان اباعبدالله الحسین(ع) به جنگ نابرابر خود با ارتش متجاوز بعث ادامه دادند و پاتک‌های متعدد تیپ‌های زرهی عراق را، در هم کوبیدند و سرانجام مظلومانه در قتلگاه فکه جنوبی به شهادت رسیدند و پیکرهای پاکشان در منطقه باقی ماند.

 

آخرین جملاتی که آخرین بازمانده گردان کمیل پشت بی‌سیم گفت این بود: "آب نیست، غذا نیست. مهماتمان تمام شده. تانک‌ها داخل کانال شدند. به همه تیر خلاص زدند. من باید بروم. سلام ما را به امام برسانید"

 

شهید بنکدار به عنوان معاون گردان کمیل نیز در این محاصره در روز 21 بهمن‌ماه 1361 بر اثر اصابت گلوله خمپاره از ناحیه چپ بدن زخمی شد و بعد از چند ساعت خونریزی در کانال کمیل واقع در فکه به شهادت رسید.

به دلیل شرایطی که طی عملیات والفجر یک پیش آمد، ‌منطقه‌‌ فکه تا پایان جنگ میان ما و عراقی‌ها قرار گرفت و بازگرداندن شهدا و مجروحانی که در آنجا و در اثر تشنگی و جراحت‌هاشان به شهادت رسیدند، میسر نشد. بنا به روایت رزمندگانی که از والفجر مقدماتی وقایعی را بازگو کرده‌اند، چند روز بعد از اتمام عملیات والفجر مقدماتی و شهادت اعضای گردان کمیل رژیم بعث عراق داخل کانال را پر می‌کند و شهدا در آن کانال مدفون می‌شوند.گفته شده گردان کمیل معروف به گردان عاشقان , عخدنامه معروفی داشتند که طبق آن قبل از محاصره کانال تصمیم گرفتند پلاک هایشان را جمع کرده و به پیک گردان بسپارند تا با خود به عقب خط ببرد . و به این ترتیب گمنام شهید شوند.  به همین دلیل تعداد معدودی از پیکرهای مطهر شهدای والفجر مقدماتی که در جریان تفحص از کانال کمیل پیدا شد، شناسایی نشده و طبق خواسته خود آن‌‌ها گمنام معرفی شدند. استخوان‌های پیدا شده از پیکرهای شهدا در جریان تفحص دارای آسیب دیدگی شدید بوده که نشان از شکستگی بر اثر تانک و لودر عراقی‌ها برای پر کردن کانال و عبور از روی پیکرها دارد.

پیکر پاسدار شهید علیرضا بنکدار نیز در شمار شهدای مفقود الجسد عملیات والفجر مقدماتی جای گرفت

بسیاری از رزمندگان قبل از هر عملیات نامه‌ای با قالب وصیتنامه برای خانواده خود می‌نوشتند. و در آن توصیه‌های مهم خود را لحاظ می‌کردند. شهید علیرضا بنکدار نیز چندین نامه با این شیوه از خود به یادگار گذاشته است. متن نامه‌ای از این شهید 25 ساله که در جبهه‌های جنگ تحمیلی نگاشته و برای خانواده ارسال شده است در ادامه می‌آید:

 

رَبّنَا اَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ تَوَفَّنا مُسْلِمینَ (پروردگارا ما را از بردباری سرشار فرما و ما را مسلمان بمیران)

 

سلام عزیزانم، شاید آخرین باری باشد که دست را به قلم می‌برم و خودکار را می‌چکانم تا هر آنچه که در وجودم هست بفشارد و به روی ورق آرد تا دلم آگاه شود. شاید آخرین لحظه‌هایی باشد که بتوانم توبه کنم و از خداوند بخواهم که با گلوله بارگناه مرا ببخشد. همانطور که همیشه یارمان بود راهنمایمان شود و قلب ما را در زمره قلب‌هایی قرار دهد که آنان پرواز به سویش را ثانیه شماری می‌کند و بپذیرد و تن من گلوله گرفته به خیل شهادت‌ها سپرده شود.

 

عزیزانم خواهرانم و برادرانم و پدر و مادرم تا می‌توانید دعایمان کنید و از خدا بخواهید مرا آمرزیده گرداند و شما در تلاش هرچه بیشتر نزدیکی به او قرار گیرید که باید اسیر او شد و از همه وابستگی‌ها بُرید و دور شد.خدا را مدنظر در همه کارها قرار دهید. حق را بیابید و با حق همه چیز را به نظر گیرید. ای پروردگار بخشنده! امام را این اسوه انقلاب را سالم و آیات عظام حاج آقا مشکینی و بقیه آنان که در محضر امام قدم می‌زنند را نگهدار و دشمنانشان را نابود کن.

 
ای عزیزانم! آرزوی موفقیت را برای همه شما دارم و بخصوص عباس را یادگار خانه می‌دانم که خداحافظش باد. اگر قسمتان شهادت باشد عیال طبق فتوای امام،‌ باید ازدواج کند بعد از مدتی و انشاالله خداوند در زندگی دیگرش خوشبختی و سالم زیستن را به او عطا کند ما که نتوانستیم حقی ادا داریم. در راه فکری و اندیشه‌ای رفتیم و خدا در راهش یاریش کند مقداد و میثم را حتماً مسجدی و اذان گو بار آورید و حزب الهی که سروجان را در راه امامش بدهد و در مقابل هرگونه ظلمی و غیرخدایی بایستد و در ضمن از همینجا برای مریم آرزوی خوشبختی و موفقیت دارم.

شهید بنکدار در وصیت نامه خود از خدا خواسته است که او را در زمره شهدای گمنام قرار دهد و پیکرش بازنگردد و مانند حضرت فاطمه(س) مفقود الاثر باشد. و همچنان نام او در زمره شهدای مفقود الجسد عملیات والفجر مقدماتی جای دارد.


یکر پاسدار شهید علیرضا بنکدار نیز در شمار شهدای مفقود الجسد عملیات والفجر مقدماتی جای گرفت. عکس زیر، تصویر پاسدار شهید علیرضا بنکدار بعد از شهادت در کانال کمیل است

متن وصیت نامه شهید علیرضا بنکدار به شرح زیر است:

بسمه تعالی

ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین

 

خداوندا در این مبارزه پایداری را بر ما فرو ریز و گام‌‌هایمان را استوار ساز و بر گروه کافران پیروزمان گردان.

 

ما عاشقیم، عاشق صبح، در بلندی معراج زندگی به صخره‌ها خورده‌ایم و کف نبودیم تا بمانیم منجلات شویم، ما شیفتیه‌ایم، شیفته رنگی به سرخی گل سرخ، رهسپاریم رهسپار نور تا بوی یاس گیریم ما خوانده‌ایم سرود شهادت را که بسپاریم تن را به گلوله و بگریزیم از زیستن به نابودی دنیا،‌ ما مانده‌ایم که ببینیم که این لحظه‌ها را که ببینیم چگونه تیر خصم یاران را می‌گیرد و به هنگام غروب ما را می‌برد.

 

ما روسیه از دنیاییم که نگران نشسته‌ایم. خدای من! فردای قیامت که میان بندگانت داوری می‌فرمایی مرا به دیدارت شاد گردان،‌ خدای من! چنان کن سرانجام کار من را که در صحرای محشر روی آن داشته باشم که سرفراز آرم و جلال و جبروت تو را بنگرم. خدای من! در آن روز چنان به عفو و بخشش خود امیدوارم گردان که بتوانم دیده به دست جود و کرم تو بدوزم و سر به آستان فضل تو بسپارم.

 

خدمت پدر و مادر عزیزم و خواهرانم و برادرم و همسر و فرزندانم! همانطور که می‌دانید هر انسانی سرنوشت خود را با اعمالش انجام می‌دهد. آینده خود را رقم زده و خود را پیدا می‌کند. اگر پیرو راه باشیم که به مقصود رسیده‌ایم وگرنه خویشتن خویش را به وادی برهوت برده‌ایم. خوشحالم از اینکه خداوند این توفیق را به من داد که در نبرد با کفر شرکت کنم و امید آن دارم که بتوانیم ما نیز چون علی(ع) که در محراب عشق به شهادت رسید در این راه به شهادت برسیم و با خون خود تبلیغی باشیم برای بازماندگان. زیرا که مسئله شهید و شهادت شاهدی است بر واقعیت. امید آن دارم که بازماندگان ما بتوانند این انقلاب الهی را که سرانجام پرچم پرافتخارش به‌دست مولایمان حضرت مهدی(عج) است که مهمترین بخش سازنده این انقلاب خون شهیدان است به ثمر برسانند.

 

پس از شما بازماندگان و تمام دوستانم که در همه جا با من بودید انتظار دارم که با صبر و بردباری الگو باشید و مبلغی باشید که تبلیغ یا جهاد می‌کند. ای عزیزان! امیدوارم مرا حلال کرده باشید و خواهرانم چون زینب(س) و برادرم چون علی(ع) و همسرم نیز فاطمه(س) گونه باشند.

 

امید آن دارم که پیکرم بازنگردد، امیدوارم که همچون فرزندان مفقودالاثر مادرم فاطمه(س) باشم که از روی هزاران شهیدی که بی هیچ تشییع جانشان را در راه خداوند و انقلاب فدا کرده‌اند شرمنده نشوم و می‌خواهم همچون شهدای گمنام باقی بمانم. در آخر از شما عزیزان خواستارم نگذارید پرچم پرافتخار اسلام بر زمین بماند که منافقان و از خدا بی‌خبرهای کوردل، بی خبران روزگار بتوانند آزادی ملت ما را سلب کرده و خون آنان را لگدمال نمایند و بر این پرچم ارزش بنهند.

 

خدایا از تو می‌خواهم که مرا ببخشی و آمرزیده گردانی  و نگذاری از قافله شهادت عقب افتم. امام این قلب امت را سالم و هر کس بر او دشمن روا می‌دارد نابودش سازی. یاران امام را همچون خامنه‌ای‌ها را حفظ بفرما و این انقلاب را به حکومت امام زمان ملحق نمایی.

 

از همسر و خواهران و برادرم و عزیزان و دوستان و یاران و بستگان می‌خواهم که با دوری از وابستگی دنیوی با تلاش در نماز و دعا و نیایش زبان سخن با او را بیاموزید و نگذارید بند اسارت به جانمان بزند. خدایا خط‌های ضد ولایت فقیه و هر آن کس را که مخالف حق است نابودش ساز و در آخر آرزو دارم همچون بانوی پاک حضرت فاطمه(س) مفقود الاثر گردم که دست نامحرمان بر من نخورد شاید خداوند پذیرای وجود من گردد.

 

« اللهی کفی بی عزا، ان اکون لک عبدا، و کفی بی‌فخر ان تکون‌لی.»

 

«خداوندا برای من همین عزت کافیست که بنده تو باشم و همین افتخار مرا بس که پروردگار من باشی.»

 

والسلام علی من اتبع الهدی

 

علیرضا بنکدار



پیکر پاسدار شهید علیرضا بنکدار نیز در شمار شهدای مفقود الجسد عملیات والفجر مقدماتی جای گرفت.

 




ارسال نظر برای این مطلب

این نظر توسط میثم در تاریخ 1393/06/15 و 11:31 دقیقه ارسال شده است

با تشکر از شما که یاد شهدا را زنده نگه میدارید

آنان که رفتند کاری حسینی کردند
آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند
وگرنه یزیدی اند

دکتر شریعتی


کد امنیتی رفرش